دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.
دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.

غروب

یاد غروب دل انگیز دهکده توریستی داماش بخیر در بلند ترین نقطه تپه روبروی کلبه  

 ییلاقی مان می نشستم . در این هنگام مه هم مهمان دهکده می شد و دامها هم از چرا برمی گشتند من چقدر دلم برای دیدن دو باره این صحنه ها تنگ شده چقدر آدمهاش ساده و زلال بودند همه  منو تحسین می کردند پیر مردها و پیر زنهایی که دیگه نیستند اما هنوز تاثیر تحسین هاشون  در من هست بعضی ها که پسر نداشتند منو پسرشون می دونستند و با دیدن من فرق سرم را می بوسیدند .

نظرات 2 + ارسال نظر
م .م سه‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:41 http://ahoorauni.ir

سلام استاد.
واقعا یادش بخیر!قلمتو دوست دارم.موفق باشی.

مونا جلال زاده یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 23:17

یه چیز بگم؟
ماشالا بس که پسر دوست بودنو هستن با دیدنتون فرق سرتونو می بوسیدن
شوخی کردم ولی نه واقعا قابل تحسینم هستید
یه درخواست تایید نظراتتونو بردارید بهتره هاااااااا

سلام حتما بر می دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد