دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.
دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.

پاییز دهکده خاطرات

نظرات 5 + ارسال نظر
نجواهای عاشقانه چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 16:48

سلام استاد خسته نباشید. اومدم یه خبر خوش بدم یعنی فکر می کنم خوشحال بشین:
من دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران کارشناسی قبول شدم

به به احسن موفق باشی خوشحال شدم حتما پیگیری کن و معتقدم در آینده موفق خواهی بود اولین راز موفقیت ادب هست که دارید.

آرزو جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 04:18

سلام عکس جالب وقشنگیه امابه نظرانتهاش یه کم سخته.تلاشتون برام قشنگه برای نشون دادن زادگاهتون وزیباییش.فوقالعاده ایدوهدفمندتلاش میکنید.پیروزباشیدودرخشان چون داماش زیباودرخشنده.

ممنونم که رفیق راه هستید و دارید با من تجربه ای از احساس مشترکو لمس میکنید بدرود

آرزو یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 14:05

خواهش میکنم دوست عزیز .من احساس ناب روازدرگاه دوست هدیه دارم وهرسولمس میکنم به نظرمن این یه موهبته نه یه توانایی وخواسته.امیدوارم چون هم به انتهای زیبایی برسیم.وبه لذت وشکراین همه موهبت ناب وزیبا.به امیددید زیبای دلها.

بصیری جمعه 22 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 22:33 http://tootkabon.blogfa.com

سلام بر آقای مهرگان فر
از پسرعمو ی بنده (مهرداد )خیلی تعریف حضرت عالی رو شنیدم
و از اینکه با انسانی از یک ریشه و نژادوب اسوادی چون شما آشنا شدم؛ خیلی مایه افتخار است.
بادیدن این عکس پاییزی به یاد شعر زیبای مهدی اخوان ثالث افتادم . خانه
مهدی اخوان ثالث
زمستان
باغ من
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر، با آن پوستین سرد نمناکش
باغ بی برگی
روز و شب تنهاست
با سکوت پاک غمناکش
ساز او باران، سرودش باد
جامه‌اش شولای عریانی ست
ور جز اینش جامه‌ای باید
بافته بس شعلهٔ زر تار ِ پودش باد
گو بروید، یا نروید، هر چه در هر جا که خواهد،
یا نمی‌خواهد
باغبان و رهگذاری نیست
باغ نومیدان،
چشم در راه بهاری نیست
گر ز چشمش پرتو ِ گرمی نمی‌تابد
ور به رویش برگ ِ لبخندی نمی‌روید
باغ بی برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه‌های سر به گردونسای اینک خفته در تابوت ِ
پست ِ خاک می‌گوید
باغ بی برگی
خنده‌اش خونی ست اشک آمیز
جاودان بر اسب ِ یال افشان ِ زردش می چمد در آن
پادشاه فصل‌ها، پاییز
با اجازه جناب عالی

فرزانه جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:23

یه روز حتما میام به زادگاهتون چون واقعا قشنگه

داماش منتظر شماست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد