دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.
دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.

تحویل سال در دهکده خاطرات

خیلی به ذهنم فشار آوردم تا خاطرات تحویل سال نو دهکده را بازسازی کند از طرفی دوستی عزیز هم تشویقم کرد تا از تحویل سال دهکده خاطره ای بنگارم و......در حضور برف سنگین تحویل سال نو هم زیبایی خاص خودش رو داشت سمنو یک پای ثابت سفره هفت سین بود ؛ تخم مرغ رنگ شده هم وسط سفره خودنمایی می کرد ،سبزه ، سیر ، سیب ،سرکه، چند سکه تازه و نو ،آیینه و قرآن هم به سفره زیبایی خاصی بخشیده بودند، لباس های نوی خودمان را می پوشیدیم به توصیه مادر همه کنار سفره می نشستیم تا آرام آرام سال تحویل شود باور این بود در هنگام تحویل سال با هر ظاهر و خلق وخویی باشید تا پایان سال همانگونه خواهی بود؛ مثلا اگر خواب باشید تا پایان سال خواب آلود خواهی بود یا اگر با لباس تمیز و شاد باشید تا پایان سال هم همانطوری روزگار خواهید گذراند مادر هم حساس بود تا ما هنگام تحویل سال لبخند بر لب داشته باشیم ، سال که تحویل می شد کم کم آماده می شدیم تا برویم از فامیل های وابسته عیدی های خودمان را بگیریم اولین آنها پدر بزرگ و مادر بزرگ بودند که اسکناس دو تومانی را از قبل لای قرآن گذاشته بودند و با یک بوسه به قرآن اسکناس را تقدیم ما می کردند سپس عموی بزرگ و دیگران ( یادشان بخیر) ؛ سکه های یک قرانی و دو زاری نو هم لذت خودش را داشت که فامیل های دورتر به ما می دادند البته کنار این ها یک مشت نخود و کشمش هم در جیب های کوچکمان می ریختند تا هدیه عید کامل تر شود تازه بعد این ها وحشت داشتیم که با شمردن زیاد، پول هایمان کم نشود!!!! به توصیه پدر ومادر باید به هر بزرگتری می رسیدیم می گفتیم "عید شما مبارک" این جمله پیام غیر مستقیمش این بود که عیدی ما را تقدیم کنید!! و اما نگرانی مشق های شب عید بود که لذت این روز ها را کم رنگ می کرد.......تا بعد

نظرات 8 + ارسال نظر
مژگان شنبه 2 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 19:26

یادشون بخیر

یاد ایامی......

علیرضا منصوری یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 05:34 http://20game.biz

چقدر نوستالژیک !آقا این آهنگو که گذاشتی منو کلا بردی به خاطره ها به یاد درخت فندق که من بهش میگفتم صندوق،خیلی غرق شدم 2خاطره.آخی ! یاد ننه جیرنده ای با جریقه مشکی بخیر،اون موقع همش به من 500تومنی عیدی میداد

بله شما هم خاطرات مشترکی دارید از دهکده

رکسانا چهارشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 20:10 http://arameshshadi888.blogfa.com

سلام دوست گرامی...سال نو مبارک...
ممنون از حضورتون...

سالی پر از موفقیت داشته باشید

راضیه(دانشجومعلم) پنج‌شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 15:36

باسلام.. واقعا لذت بردم
من افتخار آشنایی با شما استاد محترم رو نداشتم ولی از دوستام تعریف شما رو خیییییلی زیاد شنیدم.
(دوستام: مهدیه مداح، زهرا عبدی وند و.....)
ب رودباری بودن خودم افتخار میکنم
سپاس از خاطرات قشنگتون

سلام دختر خوبم خیلی لطف دارید سلام برسونید به تمام دخترای خوبم که معلمان آینده ایران عزیز هستید موفق باشید

نگار جمعه 15 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:12

ملیحه(جنگل توسکستان) شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 18:10 http://www.archituska.blogfa.com/

مادر
نمیتوانم کلامی در مورد اش بنویسم و عاجزم
فقط از خداوند میخواهم که
خـدایا بالاتر از بهشت هم داری..؟
برای زیر پای مــــــــادرم می خواهم
روز مادر مبارک

مادر ستاره قطبی زندگی ماست

اکبری لیاولی یکشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 16:54 http://aliliavaly.persianblog.ir

سلام استادبسیارزیبانگاشته اید به به چه کالانک خوشمزه ای بود.یادش بخیر......!!دستمریزادوخسته نباشید.

ممنونم دوست عزیز جناب اکبری ، واقعا یادش بخیر!

متلعبفب شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 13:23

لداالد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد