دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.
دهکده خاطرات (داماش)

دهکده خاطرات (داماش)

با گذشته خود دوست باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.

ماشین گلی دهکده خاطرات

در دوران کودکی یکی از کنجکاوی های ما دیدن ماشین هایی بود که وارد دهکده می شدند و چقدر دقت می کردیم به کسی که راننده اش بود تا تمام حرکاتش را در آینده تقلید کنیم در انتهای شرقی دهکده زمینی بود با گل های رس و زرد رنگ که چشمه ای هم در آنجا جریان داشت به نام (زرد چشمه) کنجکاوی های کودکانه ما نسبت به ماشین روز به روز آنقدر عمیقتر شد تا تصمیم به ساختن ماشین با گل رس را در ما پرورش داد اون محوطه شده بود کمپانی تولید ماشین گلی هر روز صبح ده تا پانزده نفر از هم بازی ها آنجا جمع می شدیم و گل رس پرورش یافته در اطراف چشمه را استخراج می کردیم ابتدا چرخ ها را می ساختیم و در مقابل نور خورشید قرار میدادیم سپس به بدنه و قسمت های دیگر میپرداختیم آنها را هم برای خشک شدن می چیدیم و حالا نوبت تهیه چوبهای مناسب بود تا چرخها و بدنه را به هم وصل کنیم. بعضی روزها تصمیم می گرفتیم ماشین را بزرگ بسازیم و به تقلید از ماشین واقعی سوارش شویم و رانندگی کنیم  تا غروب زحمت می کشیدیم و در پایان با یکبار سواری ماشین ما به تلی از خاک تبدیل می شد اما باز فردا شروع می کردیم گاهی وقت ها با دروغ کودکانه به دیگران می گفتیم ماشین من روشن شد خیلی راه رفتیم بعد خراب شد!!!!! اما حالا میفهمم تخیل ما بود نه دروغ ....در پست بعدی یکی از تخیل های ماشین گلی کودکانه مان را براتون قلمی خواهم کرد....

شیر واره دهکده خاطرات

زندگی در دهکده خاطرات تمام قد طبیعی بود از تنوع غذایی گرفته تا بخش اقتصادش گفتیم دامداری یکی از فعالیت های مردم سخت کوش دهکده بود برای اینکه فراورده های لبنی مناسبی تهیه شود زن های دهکده همگی شیرهای گاو یا گوسفند را برای حداقل ده روز به یک نفر می دادند تا او بتواند با تهیه کره و پنیر و ماست و دوغ در آمد قابل توجه ای را برای مدتی صاحب شود و دین دیگران را به تدریج بدهد این روش به (واره) معروف بود تهیه لبنیات از ماحصل(واره )هم تشریفات خاص خودش را داشت که شنیدنیست....در طول ده روز واره تمام شیرهای محله به یک نفر داده می شد گاوها در عصر و صبح دوشیده میشدند و اول صبح شیر ها به خانه فرد مورد نظر روانه می شد و درون ظرفهای مسی به نام (چیری) با ملاقه های مسی اندازه گیری میشد و به اصطلاح زنان دهکده کیل می کردند و درون دیگ های بزرگ (قضان) می ریختند بعد از جوشاندن و سرد شدن کمی ماست به آن اضافه تا کل شیر تبدیل به ماست شود  سپس چلخان (پوست بزی که به شکل مشک بود)آماده می شد و ماست را با آب تازه چشمه ترکیب می کردند و درون چلخان می ریختند آنقدر آن را تکان می دادندتا کره جدا شود باقی مانده هم دوغ بود که درون کیسه ریخته می شد اولین کره به دست آمده با عدس پلو و نیمروی تخم مرغ محلی سرو می شد که خودش عالمی داشت......